حسادت در روابط زناشویی
از میان همه احساس هایی که می توانیم تجربه کنیم، حسادت یکی از سخت ترین و شاید آسیب زا ترین احساس ها می باشد.
حس حسادت در زندگی زناشویی
احساس حسادت هنگامی تجربه می شود که فرد خطر خیانت یا رها شدن را استنباط کرده باشد. اگر ترک شدن یا عهد شکنی به طور واقعی رخ دهد، حسادت یک پاسخ سالم و تایید کننده به تخطی از اعتماد را بازنمایی می کند و در این شرایط می تواند ترکیبی از احساس های شدید و قدرتمندی چون خشم، اضطراب، ناامیدی، آشفتگی و درماندگی را به همراه داشته باشد.احساس حسادت هنگامی تجربه می شود که فرد خطر خیانت یا رها شدن را استنباط کرده باشد. اگر ترک شدن یا عهد شکنی به طور واقعی رخ دهد، حسادت یک پاسخ سالم و تایید کننده به تخطی از اعتماد را بازنمایی می کند و در این شرایط می تواند ترکیبی از احساس های شدید و قدرتمندی چون خشم، اضطراب، ناامیدی، آشفتگی و درماندگی را به همراه داشته باشد.
همچنین اگر شما هدف رفتار خصومت آمیز یا ناآگاهانه طرف مقابل قرار بگیرید که با رفتارهای عمدی اش ماشه چکان بروز حسادت در شما شود، ممکن است درگیر افکار آزاردهنده ای از اتهام و برچسب بیمار ذهنی از طرف شریکتان شوید و ترجیح دهید برای اجتناب از مشاجره، از کنکاش در مورد واقعیت پرهیز کنید و همچنان با هیجان و افکار حسادت گونه که با اضطراب ، سردرگمی و خشم نیز همراه است باقی بمانید .
در این مقاله قصد داریم به درجاتی از حسادت که بیشتر نتیجه فکر و استنباط خود فرد از شواهد موجود است بپردازیم.
همانطور که اشاره شد احساس حسادت هنگامی تجربه می شود که فرد خطر خیانت یا رها شدن را استنباط کرده باشد. این احساس نسبت به فردی که او را رقیب تلقی می کنیم به شکل خشم و اضطراب از حضور وی در می آید.
البته مشکل صرفا داشتن احساس یا افکار ناشی از حسادت نیست، بلکه مساله اصلی رفتارها و راهبردهایی هستند که از این احساس نشات میگیرند، مانند : بازجویی، گشتن دنبال سرنخ، اخم و کنار کشیدن، متهم کردن، تخریب رقیب فرضی، تخریب شریک زندگی، تهدید به اتمام رابطه، تلاش برای برانگیختن حسادت طرف مقابل و روابط فرازناشویی. در واقع این واکنش ها هستند که ما را به دردسر میاندازند نه احساس ها.
حسادت یک موهبت تکاملی برای حفظ بقاست. در روزگاران گذشته که نیاکان ما مدام تهدید می شدند، زاد و ولد و بقای نسل بسیار اهمیت داشت و اینجا جایی بود که حسادت وارد عمل می شد. این احساس به ما آموخت که بتوانیم فریب را تشخیص دهیم.
بیشتر بخوانید: بیش فعالی در بزرگسالان و ازدواج
حسادت چگونه به وجود می آید؟
تاریخچه روابط صمیمانه گذشته و تجربیات کودکی می تواند زمینه ساز ایجاد حس بی اعتمادی و نگرانی درباره خیانت شود.
نحوه ایجاد رابطه والدین با کودک در پدیدآیی سبک دلبستگی تاثیر ویژه دارد. دلبستگی ناایمن می تواند سنگ بنای بی اعتمادی و حسادت در روابط بزرگسالی باشد.
معنی دلبستگی ایمن در یک رابطه سالم در این جمله خلاصه می شود:
“وقتی کنارم هستی احساس آرامش دارم، وقتی نیستی دلتنگت می شوم اما میدانم که دوستم داری و باز می گردی.”
سبک دلبستگی در این شرایط رشدی ممکن است نا ایمن شود. در کودکی والدین شما همیشه بیمار بودند و مدام نگران سلامت آن ها بودید، آن ها سرد و بی عاطفه بودند، همیشه گرفتار بودند و نمی توانستند به نیازهای شما توجه کنند، تهدید طلاق و جدایی یا طلاق واقعی و یا عاطفی در خانواده وجود داشت، خانواده زیاد نقل مکان می کرد و یا شاهد عهدشکنی و رابطه فرازناشویی یک از والدینتان بودید.
بیشتر بخوانید: آسیب های طلاق بر فرزندان
حسادت چگونه دردسرساز می شود؟
در ذهن فردی که درگیر حسادت است چهار بخش وجود دارد: باورهای مرکزی، قواعد، تفکر سوگیرانه، اضطراب و نشخوار فکری.
باورهای مرکزی: نکاتی کلی هستند که نحوه تفکر ما درباره یک رویداد را تعیین می کنند. یک باور مرکزی قدرتمند می تواند این باشد که ” من دوست داشتنی و جذاب نیستم. ” این باور مانند عینکی تیره عمل می کند که شبانه روز بر چشم داریم. وقتی عصبانی یا مضطرب هستیم غالبا طوری رفتار می کنیم که انگار آنچه رخ داده واقعیت دارد زیرا باورهای مرکزی قدرت تشخیص را در ما پایین می آورند.
قواعد: قوانین و فرضیاتی هستند که ما درباره خودمان و دیگران داریم و در چارچوب این جمله قرار می گیرند: اگر این اتفاق بیفتد، آنگاه آن اتفاق خواهد افتاد.
مثال؛ اگر شریک زندگیم واقعا دوستم داشت هرگز زن دیگری به نظرش جذاب نمی آمد.
پیامد این قاعده چیست؟
تفکر سوگیرانه: خطاهای شناختی یا تفکر سوگیرانه، الگوهای فکری هستند که به طور خودکار سراغ شما می آیند. ممکن است شریکتان واقعا به فرد دیگری فکر کند، ممکن هم هست فکر نکند اما شما نسبت به این تهدید سوگیری شدید داشته باشید.
مثل فاجعه سازی، ذهن خوانی، پیش گویی، برچسب زنی، تفکر سیاه و سفید، نتیجه گیری کلی از یک بخش موضوع و …
اضطراب و نشخوار فکری: ذهن می تواند بر روی یک فکر منفی قفل شود و ما را در خود غرق کند. هر چه بیشتر به این فکر کنیم که قرار است چه اتفاقی بیفتد، نکات منفی بیشتری ظاهر می شود؛ در نتیجه مضطرب و عصبانی تر می شویم.
نشخوار فکری از نپذیرفتن ابهام و عدم تحمل بلاتکلیفی می آید و منجر می شود که برای پیش بینی رویدادهای احتمالی آینده مدام به بررسی و چرخاندن افکار در ذهن بپردازیم.
موضوع اینجاست که هیچ قطعیتی در این دنیای نامطمئن وجود ندارد و این یک جستجوی بی ثمر است.
چگونه حسادت را کنترل کنیم؟
هنگام تجربه احساس حسادت، افکار و سایر احساسات ما طوفانی می شوند و گویی هیچ کنترلی بر خود و خروج از طوفان نداریم؛ چاره چیست؟
نیاز نیست حسادت حذف شود. اجازه دهید بماند، نق بزند، شما را بترساند، بدون آنکه کل زندگیتان را تحت الشعاع قرار دهد.
به حسادت به عنوان آژیر خطری نگاه کنید که با محرک ها روشن می شود و می تواند به شما برای محافظت و غنی سازی رابطه کمک کند.
به خود و شریکتان اجازه دهید گاهی غیرمنطقی و غیرمنصف باشید. این دنیا تجمع انسان های ناکامل و موقعیت های ناعادلانه است، اما این به این معنا نیست که شما نمی توانید زندگی موثری داشته باشید.
اگر مدت زیادیست با حسادت درگیر هستید ممکن است احساس ناراحتی یا خجالت کنید اما در واقع این ها فقط احساسات و افکار شما درباره اتفاقات احتمالی در حال وقوع هستند. الزاما به معنای واقعی بودن آن افکار نیست.
راهکارهای کنترل حسادت
قرار ملاقات با حسادت: ممکن است شما احساس درهم آمیخته ای با افکار حسادت آمیز داشته باشید و ممکن است اعتقاد داشته باشید که این افکار برای پیش بینی آنچه احتمالا در حال وقوع است لازم باشد.
یک تکنیک مفید برای مدیریت افکار اختصاص دادن زمان برای تجربه حسادت است.
یک یا دو تایم ده دقیقه ای در طول روز در نظر بگیرید و در آن زمان اجازه دهید همه افکار در ذهنتان بچرخند و به محض پایان یافتن تایم، تکنیک را متوقف کنید.
فواید این تکنیک: متوجه خواهید شد که مجبور نیستید از یک فکر حسادت آمیز تبعیت کنید و هر لحظه به آن پاسخ دهید. وقتی زمان انجام تکنیک فرا رسید ممکن است تشخیص دهید که این یک فکر تکراریست و تصمیم بگیرید کمتر به آن بها دهید و در زمان اجرای تکنیک متوجه آزاردهنده بودن فکرها شوید و به نتیجه برسید که آنقدرها هم مهم نیست.
( این تکنیک زمانی موثر است که شواهد تایید کننده دقیق و قوی که دیگران هم متوجه آن شده اند، برای افکارتان موجود نباشد)
تعویض نقش: چه اتفاقی می افتد اگر پارتنر یا همسرتان حسود باشد؟
تصور کنید همسرتان به شما حسادت می ورزد، اگر او به شما شک داشته باشد و مدام شما را کنترل نماید، اوضاع چه شکلی خواهد بود؟
اتاق رابطه را بررسی کنید.
یک رابطه عاطفی ترکیبی از تجربیات، احساسات مثبت و منفی، خاطرات و تصاویر است. در جستجوی خاطرات خوب در زندگی باشید، خاطراتی که تاییدکننده وفاداری و مراقبت شما و شریکتان از یکدیگر است.
شما حسادت را در بافت رابطه تجربه می کنید. به دنبال الگوهایی باشید که در ایجاد و تداوم این احساس در شما یا شریکتان نقش داشته اند.
از جمله الگوهای مشکل ساز الگوی “ذهن خوانی” است. شما یا شریکتان بدون دسترسی به اطلاعات مطمئن، افکاری را به شریکتان منتصب می کنید، از وی اجتناب و برای شفاف سازی به جستجوی منطقی نمی پردازید.
همچنین در چنین شرایطی ممکن است الگوی ” زخم های کهنه ” نیز به این زنجیره متصل شود و بر شدت مشکل اضافه کند.
همه ما گذشته ای داریم و ما با گذشته خود وارد یک رابطه می شویم. قاعده کلی هر رابطه این است: هر آنچه که با آشکار شدنش می تواند در آینده بر امنیت رابطه تاثیر بگذارد باید گفته شود. اگر گذشته شریکمان را شنیدیم و آن را پذیرفتیم، باید هر چه شنیدیم را پشت در ورودی رابطه بگذاریم و بدون آن ها وارد رابطه شویم.
نباید دانستن گذشته شریک دستمایه دامن زدن به حس حسادت و رفتار آزارنده در ما شود. اگر این چنین است و شما در حال تجربه هیجانی شدید حسادت هستید ممکن است باورهای مرکزی تنومندی وجود داشته باشد که نیازمند بررسی است. در بهترین کلینیک روانشناسی تهران و در جلسات مشاوره با متخصصین کلینیک ویان به خوبی می توانید افکار و احساسات منفی خود را التیام بخشید.
و در نهایت در مورد نیازهای خود و شریکتان گفتگو کنید، موقعیت هایی که تحریک کننده و برانگیزاننده حس حسادت در شما و شریکتان است را شناسایی کنید، میزان منطقی و غیرمنطقی بودن آن را بیابید و به یکدیگر برای رفع شرایط تنش زا کمک کنید.
به احساس حسادت در شریکتان منصفانه نگاه کنید و به او بگویید که متوجه این احساس در او هستید و با بخش منطقی آن کنار می آیید.
سخن پایانی
چنانچه متوجه احساس قوی و شدید حسادت در خود و یا شریکتان شده اید، آنچنان که تاثیر جدی بر صمیمت، اعتماد، عملکرد عاطفی و جنسی در رابطه تان گذاشته است، احتمالا این مقاله مناسب شما نیست و بهتر است از یک متخصص برای رفع مشکل کمک بگیرید.
نویسنده: فهیمه تمدنی، روانشناس و زوج درمانگر – مدرس دانشگاه علوم پزشکی تهران
0 دیدگاه